سرمایهگذاری روی حباب
ما در این محتوا قصد داریم در مورد سرمایه گذاری روی حباب صحبت کنیم. مغز ما برای بقای ما میجنگد؛ به همین خاطر همیشه دنبال راههایی هستیم که بتواند زندگی را راحتتر کند یا کارها را با صرف انرژی کمتر و بهینهتر انجام دهیم. ایده، محصول این هدفیست که مغز ما برای بقایمان دنبال میکند. این مکانیزم به ما قدرت پیشرفت و کشف ناشناختهها را میدهد و شکل زندگی و جهانی که در آن زیست میکنیم را دستخوش تغییر میکند.
سرمایه گذاری روی حباب
ایده کسب و کار چه ویژگی هایی داره ؟
تفاوت ایده کسب و کار با ایده استارتاپی ؟
سرمایه گذاری روی استارتاپ چه زمانی عاقلانه است؟
مغز ما برای بقای ما میجنگد؛ به همین خاطر همیشه دنبال راههایی هستیم که بتواند زندگی را راحتتر کند یا کارها را با صرف انرژی کمتر و بهینهتر انجام دهیم. ایده، محصول این هدفیست که مغز ما برای بقایمان دنبال میکند. این مکانیزم به ما قدرت پیشرفت و کشف ناشناختهها را میدهد و شکل زندگی و جهانی که در آن زیست میکنیم را دستخوش تغییر میکند.
ایدهها چطور شکل میگیرند؟
تجربه زیست ما در صحنه کار و زندگی، ما را به کشف نیازها و راههایی برای پاسخ گفتن به نیازها میرساند. گاه پا را فراتر میگذاریم و نیازهایی را خلق میکنیم و در پس پاسخگویی به آنها سیل ایدهها به ذهنمان روانه میشود. ما وقتی در دل انجام یک کار هستیم، وقتی با مشکلی در انجام کاری برای خودمان یا دیگران مواجه میشویم یا زمانی که در دل آرزوها و ایدهآلهای مان غرق میشویم، جرقهای در ذهنمان روشن میشود که راهکاری برای حل مشکلی یا راحتتر انجام دادن یه کار را پیشنهاد میدهد. اینجاست که فریاد «یافتم! یافتم!» در دالونهای ذهنمان طنینانداز میشود و شور و هیجان کشف راهکاری برای رفع یک نیاز در وجودمان غلیان میکند.
ایده کسب و کار
ایدهیابی و جستجوی فرصت، یکی از مراحل مهم کارآفرینی است. آنچه باید بدانیم این است که هر جرقه ذهنی، یک ایده ارزشمند نیست و هر ایده ارزشمند، لزوماً یک فرصت کارآفرینی نخواهد بود. در دنیای ایده ها آن دسته از ایدههایی که قابلیت تبدیل شده به کسب و کار را دارد دارای ویژگیها و مشخصههایی است که آن را از سایر ایدهها جدا میکند. برای اینکه بتوانیم یک ایده کسب و کار را از سایر ایدهها جدا کنیم باید با فرایند و معیارهای اساسی ارزیابی اولیه ایده آشنا باشیم.
ایده کسب و کار چه ویژگیهایی دارد؟
ایده کسب و کار در سادهترین حالت دو عنصر مهم را در دل خود دارد؛ عنصر اول پیشنهاد است که در قالب محصول یا خدمت موجودیت پیدا میکند و عنصر دوم مشتری است؛ یعنی کسی که پیشنهاد برایش جذابیت دارد و حاضر است از محصول و خدمت در ازای پرداخت بهای آن استفاده کند. هیچ ایده کسب و کاری شکل نخواهد گرفت مگر اینکه این دو عنصر مهم را داشته باشد؛ اما الزاما این دو عنصر منجر به شکلگیری کسب و کار نمیشود و باید عوامل دیگری وجود داشته باشد که به این دو عنصر مهم در شکلگیری ایده کسب و کار معنا ببخشد. به بیان دیگر این وجود این دو عنصر مهم لازم است اما کافی نیست.
تفاوت ایده کسب و کار با ایده استارتاپی ؟
مهمترین عاملی که میتواند در تشخیص تمایز ایده کسب و کار و ایده استارتاپی به ما کمک کند وجود یا عدم وجود ابهام در دو عنصر اصلی است. ایدههای کسب و کار قابلیت این را دارد که به مدل کسب و کار قابل اجرا تبدیل شود اما در ایده استارتاپی در مورد محصول و مشتری و نقطه انطباق نیاز مشتری با محصول عدم قطعیت و ابهام وجود دارد و تا این ابهام برطرف نشود، مدل کسب و کار قابل اجرایی نخواهیم داشت. استارتاپ در اصل یک سازمان موقت است که در پی رفع این ابهام و رسیدن به یک مدل کسب و کار قابل اتکا، جهت از بین بردن عدم قطعیتها، در قالب یک فرایند عملیاتی گام بر میدارد. مدل کسب و کار در اصل نقشه گنج کسب و کار است.
سرمایه گذاری روی استارتاپ چه زمانی عاقلانه است؟
رسیدن به یک مدل کسب و کار قابل اتکا که عدم قطعیتها و ابهامات را از دل ایده زدوده باشد، میتواند فرایندی هزینهبر باشد! نکته قابل توجه اینجاست که این هزینهها ممکن است سوخته شود. هیچ تضمینی نیست که سرمایه ای که در فاز استارتاپ صرف میشود ما را به مدل کسب و کار قابل اتکا برساند. نرخ موفقیت استارتاپ ها بسیار پایین است. این یعنی ریسک سرمایه گذاری در استارتاپ بسایر بالاست. اگر ایده استارتاپی دارید باید بدانید که احتمال شکست شما و هدر رفتن سرمایه تان بیش از 90 درصد است. اما مشکل اصلی فقط از دست رفتن سرمایه نیست؛ وقت، انرژی، اشتیاق و اعتبار شما نیز مهم ترین دارایی هایی هستند که امکان هدر رفت آن ها در یک فرایند استارتاپی بسیار بالاست. با این تفاسیر بر اساس اصول مدیریت سرمایه، زمانی سرمایه گذاری بر روی یک استاتاپ عاقلانه است که بخش کمی از منابع سرمایهگذاری ما را درگیر کند.
توجه به این نکته ضروری است که مدل سرمایهگذاری استارتاپی زمانی توجیه دارد که توسعه یافتگی اقتصاد کلان در سطحی مطلوبی باشد. در حالت کلی برای یک اقتصاد ناسالم و عقب مانده که شاخصهای اقتصاد کلان نامطلوبی دارد، سرمایهگذاری خطر پذیر به جهت ماهیت پر ریسک آن، خط مشی مناسبی برای آن جامعه و به تبع برای افراد آن جامعه نمیباشد. لذا در ایران توجه و تمرکز بیش از حد به توسعه اکوسیستم استارتاپی نه تنها موجب توسعه اقتصاد نمیشود بلکه به اتلاف منابع مالی و انسانی منجر خواهد شد.
جمعبندی
ایدهها جهان ما را متحول کردهاند و ایدههایی میتوانند به یک کسب و کار منجر شوند که دو عنصر پیشنهاد و مشتری را به درستی در دل خود داشته باشند. در این میان ایدههای استارتاپی آن دسته از ایدههایی هستند که ابهام و عدم قطعیت در مورد محصول و مشتری موانع اصلی تبدیل آنها به مدل کسب و کار قابل اتکا و قابل اجرا است. برای رسیدن یک ایده استارتاپی به یک مدل کسب و کار قابل اتکا میبایست هزینهای صرف شود که با احتمال بسیار زیادی به شکست منجر خواهد شد. به همین جهت سرمایهگذاری بر روی استارتاپ ها در زمره پرریسکترین نوع سرمایهگذاری در دنیا شناخته میشود. لذا در ابعاد فردی و کلان در یک اقتصاد ناسالم و توسعه نیافته، سرمایهگذاری استارتاپی خط مشی و راهبرد مناسبی سرمایهگذاری نخواهد بود.
اگر در این مقاله سرمایه گذاری روی حباب ، نظری و یا سوالی دارید، میتوانید با ما در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید، کارشناسان پادکست ایده پزی در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهند بود.
دیدگاهتان را بنویسید