نقشه گنج کسب و کار
برای اینکه یه نقشه گنج داشته باشیم باید به 9 سوال اساسی پاسخ بدیم. این نه سوال در اصل همان 9 بخش بوم مدل کسب و کار است. نکته مهمی که باید بدانید این است که اساس کار سوال درست پرسیدن است! وقتی سوال درست بپرسیم احتمال اینکه به جواب درست برسیم بیشتر خواهد بود.
جستجوی نقشه گنج ؛ سوالاتی که ما را به مدل کسب و کار میرساند
مدل کسب و کار یا نقشه گنج کسب و کار چیست؟
سوالات مهمی که برای پیدا کردن نقشه گنج کسب و کار باید از خودمان بپرسیم چه سوالاتی ست؟
مفهوم اصلی اجزای مدل کسب و کار چیست؟
در مقالات قبلی در مورد ارزیابی اولیه ایده صحبت کردیم. گفتیم باید یه سری سوال اساسی بپرسیم که تا باد هیجان اولیه ایده پردازیمان بخوابد و دقیقتر ارزشمند بودن ایده مان را بررسی کنیم. قرار شد بفهمیم که آیا پیشنهادمان براساس نیاز درستی تعریف شده و این نیاز زلف محصول و مشتری رو به هم گره می زنه یا نه؟! (به قول متخصصین محصول با نیاز بازار و مشتری منطبق هست یا نه؟!)
تعریف مدل کسب و کار از منظر پرسشگری
اگر ارزیابی اولیه ایده مثبت بود باید جدی تر وارد فرایند ارزیابی شویم. پیدا کردن گنج نیاز به نقشه دارد. شاید خیلی در مورد مدل کسب و کار یا بیزینس مدل شنیده باشید، اما از این زاویه به آن نگاه نکرده باشید که مدل کسب و کار در اصل پرسیدن یک سری سوال مهم و اساسی است که مسیر رسیدن به کسب و کار را برای ما روشنتر میکند.
برای اینکه یک نقشه گنج داشته باشیم باید به 9 سوال اساسی پاسخ بدیم. این نه سوال در اصل همان 9 بخش بوم مدل کسب و کار است. نکته مهمی که باید بدانید این است که اساس کار سوال درست پرسیدن است! وقتی سوال درست بپرسیم احتمال اینکه به جواب درست برسیم بیشتر خواهد.
چه سوالایی باید بپرسیم؟
برای اینکه به نقشه گنج برسیم باید بتونیم حداقل به 9 سوال اساسی پاسخ بدیم.
مشتریان ما چه کسانی هستند؟ (دسته بندی مشتریان)
در مرحله ارزیابی اولیه ایده گفتیم که براساس نیاز و دغدغهای که تشخیص دادیم و البته باید صحتسنجیش هم کرده باشیم، باید محصولمون رو تا جایی که میتونیم دقیق تعریف کنیم. اگر این کارو کرده باشیم حالا راحت تر می تونیم به این سوال جواب بدیم: “مشتریان ما چه کسانی هستند؟” فرایند بازاریابی یکی از دو ستون اصلی هر کسب و کاریه. و تا زمیانی که شناخت درستی نسبت به مشتریان بازار هدفمون پیدا نکنیم نمی تونیم فرایند بازاریابی درستی رو طراحی کنیم.
برای چی باید از ما خرید کنند؟
ارزش پیشنهادی ما به مشتریانمون چیه؟ ما چه چیزی به اون ها می دیم که خوشحالشون کنه و حالشون با ما و محصولی که بهشون می دیم خوب باشه؟ این دقیقا چیزیه که به رابطه ما با مشتری هامون معنا میده. فکر کن مشتری معشوقهی توست. مثل عاشقی که برای خشنودی معشوقهش تمام تلاشش رو به کار می گیره رفتار کن. ارزشهای پیشنهای و مزیتهای رقابتی داشته باش که هیچ معشوقه (مشتری)ای دست رد به سینهت نزنه!
چطور محصول را به دست مشتری می رسانیم؟ (کانال های ارتباطی)
در مرحله ارزیابی اولیه ایده گفتیم که براساس نیاز و دغدغهای که تشخیص دادیم و البته باید صحتسنجیش هم کرده باشیم، باید محصولمون رو تا جایی که میتونیم دقیق تعریف کنیم. اگر این کارو کرده باشیم حالا راحت تر می تونیم به این سوال جواب بدیم: “مشتریان ما چه کسانی هستند؟”
چطور مشتریان مان را وفادار می کنیم و با آن ها در تعاملایم؟
ارزش پیشنهادی رابطه ما را با مشتری ایجاد میکند اما چطور قرار است رابطه او با ما پایدار بماند. ما باید به دنبال استحکام و تداوم رابطه با مشتریانمان باشیم. یک رابطه تجاری خوب و اثر بخش بین کسب و کار ما با مشتریانمان می تواند زنده ماندن کسب و کار مان را تضمین کند. مشتری عامل تپش قلب کسب و کار ماست. خون در رگ های کسب و کار ما جریان خواهد داشت تا زمانی که مشتری به ما توجه می کند و با ما در ارتباط است. شاید بپرسید خون در رگ های کسب و کار چیست؟ سوال بعدی را را بخوانید و بپرسید.
مدل درآمدی ما چگونه است؟ چطور میخواهیم پول دربیاوریم؟
هدف از راه اندازی کسب و کاری چیزی به جز خلق ارزش نیست و خلق ارزش در کسب و کار چیزی به جز پول نیست. ارزش هر کسب و کار متناسب با مقدار خالص پولی است که به صاحبینش عطا میکند. به همین خاطر بسیار مهم است که برای شکلگیری ایده کسب وکارمان و پیدا کردن نقشه گنج از خودمان سوال کنیم: «چطور قرار است درآمد ما تحقق پیدا کند؟»
مهم ترین کارهایی که باید برای تحقق فروش انجام شود چیست؟
به پاسخی که به پنج سوال اول دادهاید دقت کنید و ان ها را مرور کنید. حالا وقت آن رسیده که برای تحقق بخشیدن به آن ها فعالیت های اصلی خود را تعریف کنید و تمام تمرکزتان را معطوف به انجام آن ها کنید. کلیدی ترین بخش همینجاست. اینکه بدانید چه کارهایی باید انجام دهید. و البته مهمتر از هر چیزی این است که موتور عمل گرایی تان را روشن کنید و آن ها را انجام دهید. ولی قبل از شروع باید به سه سوال دیگر جواب دهید. باید خودتان را مجهز کنید تا کارها را درست انجام دهید و سوالات بعدی در همین مورد است.
برای انجام فعالیت های اصلی که منجر به شکل گیری فروش میشود به چه چیزهایی نیاز داریم؟
بیشک برای اینکه بتوانیم به فعالیتهای اصلی که کسب و کار ما را شکل میدهد بپردازیم، نیاز به منابع داریم. منابع کلیدی همان چیزیهایی است که باعث میشود بتوانیم فعالیتهای کلیدی را انجام دهیم. ابزار، دانش، تخصص، مهارت؛ نیروی انسانی، سرمایه و … هر کدام میتواند منابع کلیدی لازم برای انجام فعالیتهای کلیدی باشد.
برای تحقق یافتن و اثر بخشی فعالیت های مان به کمک چه کسانی نیاز داریم؟
شرکای کلیدی پشتیبان تامین منابع و انجام فعالیتهای کلیدی ما خواهند بود. کسانی که میتوانند نقاط ضعف ما را پوشش دهند و قدرت ما را در شکل دادن به کسب و کارمان افزایش دهند. مشاوران کسب و کار، برنامه نویسان و طراحان سایت، ارائه دهندگان خدمات دیجیتال مارکتینگ، ارائه دهندگان خدمات ارتباط با مشتری، ارائه دهندگان زیرساخت های نرم افزاری مدیریت مالی و فرایندی کسب و کار، مشاور تامین مالی و … میتوانند در زمره شرکای کلیدی ما به شمار بیایند.
هزینههای ما به چه شکل خواهند بود؟ (ساختار هزینهها)
اکنون که فعالیتهای کلیدی، منابع کلیدی و شرکای کلیدی خود را مشخص کرده ایم باید بتوانیم برآورد کنیم که برای تامین منابع، انجام فعالیت های اصلی و تعامل با شرکای تجاریمان چه مقدار سرمایه نیاز داریم. هزینههای اصلی ما در حقیقت مرتبط با این سه بخش است.
اکنون که سوالات اساسی و رابطه ی معنادار آن ها را با هم متوجه شدهاید باید آگاهی لازم را برای پیدا کردن نقشه کسب و کارتان به دست آورده باشید. معطل نکنید! از همین الان شروع به نوشتن کنید. شاید لازم باشد کسانی را با خود در این مسیر همراه کنید. یک تیم خوب بهتر میتواند به این سوالات پاسخ دهد و راه حل مسئله های احتمالی را پیدا کند.
سخن آخر
چنانچه سوال یا نظری درباره این محتوا دارید، میتوانید آن را در بخش دیدگاه همین محتوای با ما به اشتراک بگذارید، که کارشناسان پادکست ایده پزی در اسرع وقت پاسخگوی شما هستند. همچنین دیگر دوستان نیز بتوانند از تجربیات کسب و کار شما استفاده کنند.
دیدگاهتان را بنویسید